پرستو کوچولو

دختره مهربونم

1392/4/23 10:35
نویسنده : سارا
251 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  قشنگم دختر مهربونم دوباره آخر هفته ست و من و تو بازهم با هم تنهاییم عسل مامانی همدم تنهایی های مامانش شده حوصلمون خیلی سر رفته ونمی دونیم چیکار کنیم بابات همین الان اس زد که داره حرکت میکنه و انشالله فردا ساعت 8 صبح اینجاست دیشب مامانی و دخترش خونه بابا بزرگ بودن من معده ام خیلی درد می کرد سرمو روی دستم گذاشته بودم که تا دختر عسلم منو دید وسط بازی با بابا بزرگ و پسر عمه اش بازی رو ول کرد اومد مامانی شو سفت گرفت بغلش و هی منو بوس می کرد و می گفت مامان مامان الهی بمیرم بچه ام نگران شده بود تا مطمئن نشد که حالم خوبه نرفت دوباره دنبال بازی الهی مامان فداش بشه دختر مهربونم ماچمامانت اگه تو رو نداشت چیکار می کردافسوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)