پرستو کوچولو

بدون عنوان

1393/6/18 19:24
نویسنده : سارا
388 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بعد از دو سه ماه تنبلی دورباره اومدم این چند وقت که گذشت خیلی سرم شلوغ بو دیک ذره هم بی حوصلگی و تنبلی اجازه نوشتن بهم نمی داد خلاصه امروز  به سرم زد که بنویسم و دست به کار شدم لنا خانوم الان سه سال و ده ماه داره و آبان ماه چهارساله می شه از ماه پیش ثبت نامش کردم کلاس ژیمناستیک که توی روحیه اش تاثیر خیلی خوبی داشت و الان هم هنوز داره ادامه می ده .ماه پیش خواهرم سرور بعد از نه سال اومد ایران و لنا برای اولین بار خاله اش رو دید امیدوارم که پدر و مادرم هم زودتر بتونن بیان و لنا مزه پدر بزرگ و مادر بزرگ رو بچشه ماه پیش عروسی عمه لنا مژگان بود عروسی خیلی خوبی بود و جای همه خالی خیلی خوش گذشت لنا علاقه زیادی به نقاشی پیدا کرده و دائم در حال رنگ امیزی کتابهای نقاشیه ساعتها می شینه و شکلها رو نقاشی می کنه البته ناگفته نمونه که علاقه اش به دورا همچنان ادامه داره و حداقل روزی سه ساعت رو باید با دیدن دورا بگذرونه هر سی دی جدیدی هم که از دورا تو بازار بیاد سریع براش می خریم  تا یک وقت خدای نکرده عقب نمونه کل تابستون مسافرت خاصی نرفتیم به غیر از اون دو هفته ای که با اومدن خواهرم به کرج رفتیم رامین شدیدا مشغول درس خوندنه وما هم همچنان اسیر خونه تو فکر تولد لنا هم هستم که چه تمی براش انتخاب کنم و این که اصلا تولد مختصر بگیرم یا مفصل ولی لنا خیلی به تولد علاقه داره می ترسم که بعدا غصه بخوره اگه براش نگیرم یا کوچیک بگیرم خودش همش می گه برام تولد فرشته ها رو بگیر خاله اش  براش یک لباس اورده که بال داره چند روز پیش اون لباس و پوشیده بود بالاش هم چسبوند و اومده به من می گه مامان باطری بزار پرواز کنم دیگه داشتم از خنده می مردم  گفتم مامان اینکه باطری بهش نمی خوره تازه تو نمی تونی با این پرواز کنی می گه چرا فرشته ها با این بالها پرواز می کنن پس منم می تونم باطری بده خلاصه بعد از کلی بحث وجدل بهش فهموندم که این بالها الکیه و دکوره .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)