پرستو کوچولو

بهتر شدن لنا

1390/6/22 20:07
نویسنده : سارا
246 بازدید
اشتراک گذاری

امروز سومین روزیه که لنای قشنگم داره داروی جدیدشو مصرف می کنه احساس می کنم که یک کمی بهتر شده خدا کنه همینجور باشه و ادامه پیدا کنه چند روزیه که فقط کارم شده رفتن به این سایت و اون سایت پزشکی و درباره مریضی تو مقاله خوندن یک چیز هایی یاد گرفتم و با دکترتم صحبت کردم و اونم راهنماییم کرد الانم که سرمای سختی خوردی و داری آنتی بیوتیک مصرف می کنی از صبح داشتم کار خونه می کردم و بالا خره امروز تونستم یک کمی آشپزخونه رو تمیز کنم البته تعجب نکن تو همچنان آتیش می سوزوندی ولی صبح دختر همسایه اینجا بود خاله مینا رو می گم شاید روزی که این وبلاگو می خونی دیگه اونو نشناسی خلاصه اون اومد و تو رو نگه داشت منم به کارام رسیدم امروز یک شیرین کاری جدیدم یاد گرفتی اونم اینه که عصری برده بودمت توی اتاقت تا بازی کنی می دونی چیکار کردی یک لحظه ازت غافل شدم و دیدم که از نرده تخت بالا رفتی و داشتی سعی می کردی از نرده رد بشی و بری روی تخت یک پات روی نرده بود و یک پاتم روی میز کنار تخت انقدر ترسیدم که حد نداشت تازه وقتی آوردمت پایین جیغ و دادی راه انداختی که نگو و دوباره با قلدر بازی رفتی بالا و عروسک فیل و برداشتی و اومدی پایین شاید تصورشو نتونی بکنی ولی من حتی یک لحظه هم نمی تونم از تو غافل شم یک چیز جالب دیگه هم اینه که تازگی یاد گرفتی تلفن بر می داری والبته برعکس می گیر ی همچین جدی با تلفن حرف می زنی که نگو فقط خودت می فهمی که چی می گی ،دیروز من و تو با خاله منیژه دوستمو می گم با هم رفتیم بیرون همونطور که گفتم من بخاطر شیطنت تو وقت ندارم که زیاد به خودم برسم برای همین چند روزی بود که اصلا آرایش نکرده بودم   و دیروز یک کمی آرایش کردم هی می رفتی و می اومدی ومی نشستی تو بغلم منو نگاه می کردی و می خندیدی دستتو به مژه و لبام می زدی انگار که تعجب کرده بودی خیلی با مزه بود اونقدر خندیدم که نگو راستی یادم رفت بگم بابا بزرگت بابای خودمو می گم کادوی تولدتو از الان داد و گفت بر برای نوه عزیزم یک چیزی بخر از طرف روز تولدش بهش  بده اون مبلغ دویست یورو بهت داده حالا دارم فکر می کنم که واست چی بخرم فعلا باید برم بای.    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله لادن
26 شهریور 90 13:54
عسل خانوم سلام از اینکه بهتر شدی خیلی خوشحالم خانومی کم شیطونی کن اینقدر هم مامانت رو جون به لب نکن گناه داره ها
هیربد
26 شهریور 90 13:56
دوست جونی یه وقت به حرف مامانم گوش ندیا،خب