اولین غذای لنا
سلام عزیزترینم دخمل مامان
امروز جمعه است و منم از صبح توی خونه هستم سرمای سختی هم خوردم فکر کنم از لنا گرفتم لنا جونم حالش بهتر شده صبح با بابایی بردیمش حموم از دیروز هم غذا رو طبق دستور دکترش براش شروع کردم دیروز دو قاشق فرینی و امروز هم چهار قاشق خورد خیلی با مزه می خورد اول که فکر می کرد داروست برای همین امتنا می کرد اما بعد لب و لوچشو کج می کرد و می خورد فکر نکنم زیاد مزه فرینی رو دوست داشته باشه عصر هم قراره بریم خونه بابا بزرگش، بابا رامینم که طبق معمول از صبح در حال درس خوندنه خوبه که لنا هستو من سرم باهاش گرمه وگرنه دق می کردم از تنهایی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی