پرستو کوچولو

روز مادر

1392/2/12 22:29
نویسنده : سارا
258 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دیروز روز زن بود والبته روز مادرمتاسفانه باز هم رامین نبود و دیروز رفته ترکیه و من و دخترم هم تنها بودیم فقط شب برای تبریک به مادر رامین رفتم خونشون و هدیه هم بردم ولی برای خودم هیچ شباهتی به روز زن نداشت یک چیز جالبی که دیروز اتفاق افتاد و تا یادم می اد  میخندم اینه که دیروز وقتی با بابام کانکت بودم بابام به لنا گفت لنا مامان وبوس کردی برای مامان سارا چی خریدی یک دفعه لنا که خرابکاری کرده بود در همون لحظه گفت مامان پی پی من که از خنده روده بر شده بودم گفتم دستت درد نکنه مامان جان برای پی پی خریدی منون اینم از شانس ماست دیگه.

خلاصه آخر شب از خونه پدر شوهرم برگشتیم خونه و طبق معمول با دخترم تنهایی خوابیدیم بعضی وقتها که شب تنهام یک کمی می ترسم نمی دونم از چی ولی می ترسم اونوقته که تا صبح خواب ندارم.خلاصه اینم از ماجرای روز مادر مامان سارا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله زهرا
12 اردیبهشت 92 23:09
ای جونم چ نازه ! پیش منم بیااااااا
مامان اریو
18 اردیبهشت 92 19:14
با کمی تاخیر روزت مبارک لنای عزیز و از طرف اریو ببوس